آیا راستگویی و دروغگویی در دستخط مشخص می شود؟

دروغگویی با دست خط

طبق آنچه که در مجله بین المللیKAROHS School در مورد دروغ گویی در دستخط در درس های هر یکشنبه بیان شده .

از زبان بزرگان گرافولوژیست دنیا بشنویم:

در مورد راستگویی و دروغ  در کتاب مجرم و دست خط او ( Handschrift seine und Verbrecher Der)  ویزر (Roda Wieser) در سال 1952می نویسد:(1)

“راستگویی ودروغگویی رفتارهایی عمیقًا ریشه دار هستند و به این ترتیب، از طریق شاخص های رفتارهایی عمیقًا تجربی تثبیت شده در نوشته ها و دستخط فرد منعکس می شوند.”

ویتلیچ (Wittlich) میگوید:(2)

“توانایی تشخیص نادرستی یک نیاز اساسی برای هر گرافولوژیست حرفهای است، زیرا دروغ، بهعنوان یک تحریف راحت حقیقت، نه تنها به رفتار اجتماعی اشاره میکند، بلکه کمبود شخصیت و دوگانگی درونی را نیز آشکار میکند. در حوزه روابط بین فردی، عدم اعتماد به ارتباط صادقانه افراد دیگر میتواند به طور جدی به یک گروه دیگر صداقت پایان دهد.”

به گفته ویتلیچ (Wittlich)،

دروغ گفتن ممکن است یکی از ویژگی های یک شخصیت نادرست باشد، اما می تواند ناشی از علل دیگری نیز باشد. در نتیجه، هیچ عالمت ثابتی برای آن وجود ندارد. به عنوان یک ویژگی، به خوشه صفت خودگرایی منفعل تعلق دارد. Wittlich آن را به انتهای منفی پیوستار نزدیک می کند که به شرح زیر است: سکوت، رازداری، پنهان کاری، عدم صداقت، ارائه نادرست، دروغ، فریب.

چهار دسته اصلی از دروغگویی

ویتلیچ در تحقیقات خود چهار دسته اصلی از دروغگویی را یافت که هر کدام مجموعه ای از شاخص های گرافیکی خاص خود را دارند. او آنها را چنین توصیف می کند:

  1.  دروغ تدافعی برای محافظت از: در گروه اول، دروغ حالت تدافعی دارد. این به سوء ظن مربوط می شود و عمدتًا اطالعات خصوصی عمل می کند. همچنین در این گروه غرور و تمایل به افزایش احساس ارزشمندی از طریق اغراق وجود دارد. برای جلوگیری از تنبیه یا سرزنش از خود محافظت می کند. این بهدر کودکان، دروغ گفتن معمو ًال سادگی در خدمت دلسرد کردن موقعیت های شرم آور است.
  2.  عدم اعتماد به نفس: افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند ممکن است به دلیل بازداری ها و ترس دروغ بگویند. ویتلیش از “دروغ بزدالنه”صحبت میکند و توضیح میدهد که چنین افرادی فاقد شجاعت و قاطعیت هستند.
  3.  دروغ های فانتزی: یک شکل رایج نادرست، دروغ فانتزی است. افرادی که تخیل روشن دارند، ممکن است چنان غافلگیر شوند که دیگر نتوانند تفاوت بین حقیقت و ساختگی را تشخیص دهند.
  4.  عدم رعایت درستی اخالقی: در گروه چهارم، دروغ نشان دهنده عدم صحت اخالقی است. این افراد ممکن است وانمود کنند چیزی هستند که نیستند. آنها ممکن است برای به دست آوردن مزایای شخصی به قیمت دیگران دروغ بگویند. دروغ ممکن است به اعتبار دیگران آسیب برساند.

پروفسور اتو جونگ در کتاب Graphologie Rationale گرافولوژی منطقی بیان می کند که :

“دروغگویی در 100 درصد افراد فریبکار یک ویژگی است”.(3)
همچنین در این گروه اخیر دروغگویان بیمارگونه قرار دارند. این افراد حتی زمانی که هیچ مزیت شخصی در کار نباشد، دروغ می گویند.

با رسم شکل

Wittlich شاخص های زیر را به عنوان شواهدی برای دروغگویی فهرست می کند:

دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط
دروغگویی با دست خط

 

از آنجایی که توانایی تشخیص دروغ یک پیش نیاز بسیار مهم برای هر گرافولوژیست است، امیدواریم که این درس در کار خود مفید واقع شود.
نویسندگان توسط،
دکتر اریکا و آویو

منبع:
(1)_ Roda Wieser, Der Verbrecher und seine Handschrift, Altdorfer Verlag, Stuttgart,.1952, p. 253
(2)_Bernhard Wittlich, Angewandte Graphologie, Walter de Gruyter & Co., Berlin, 1951, p. 107
(3)_ Otto Junge, Rationale Graphologie, Druck und Verlagsanstalt Baumgartner .Lüneburg, 1945, p. 193
(4)_ Max Pulver, Symbolik der Handschrift, Orell Füssli Verlag, Zürich and Leipzig, 1931, p. 63
(5)_ هاینریش پفان ادعا میکند که سکته های دستخطی متقابل از نظر تجربی کامًلا اثبات شدهترین نشانه های عدم صداقت هستند. هرچه این معکوس آشکارتر نباشد، تفسیر منفی تر است.
مهم! در مواردی که همه d ،o ،a یا g معکوس می شوند، این بیشتر به دستگاه جلب توجه اشاره دارد. یک پیش نیاز برای ضربات متقابل به عنوان شاخص دروغگویی این است که نویسنده بداند ساختارچگونه باید نوشته شود اما گهگاه این را نادیده می گیرد.
(5)_ به گفته هاینریش پفان، لکه های جوهر نشان دهنده بی تفاوتی آشکار است. نویسنده حتی ابتدایی ترین اصول را نادیده می گیرد. او هیچ توجهی به خواننده نشان نمی دهد، یا چنین کنترل هایی در Heinich Pfanne, Lehrbuch der Graphologie, Berlin:( .نداشت وجود هرگز شخصیت ).Walter de Gruyter & Co., 1961, p. 402

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *